آزادي خرمشهر و طرح مجدد يك سؤال تاريخي

جامع ترين اخبار گردشگري جهان را در اين وبلاگ مطالعه نماييد

آزادي خرمشهر و طرح مجدد يك سؤال تاريخي

۶ بازديد

“در حقيقت ، فتح خرمشهر و آزادسازي آن ، با وجود موانع پيچيده و چند لايه و محافظت از لشكرها و تيپ هاي مختلف عراق كه باعث شد صدام با اطمينان بگويد: اگر ايران بتواند خرمشهر را بازيابي كند ، من كليد بصره را به او مي دهم ، “چگونه اتفاق افتاد ؟!” به گزارش …

آزادي خرمشهر و طرح مجدد يك سؤال تاريخي https://majale-rooz.ir/2021/05/آزادي-خرمشهر-و-طرح-مجدد-يك-سؤال-تاريخي/ مجله روز Mon, 24 May 2021 05:49:13 0000 عمومي https://majale-rooz.ir/2021/05/آزادي-خرمشهر-و-طرح-مجدد-يك-سؤال-تاريخي/ “در حقيقت ، فتح خرمشهر و آزادسازي آن ، با وجود موانع پيچيده و چند لايه و محافظت از لشكرها و تيپ هاي مختلف عراق كه باعث شد صدام با اطمينان بگويد: اگر ايران بتواند خرمشهر را بازيابي كند ، من كليد بصره را به او مي دهم ، “چگونه اتفاق افتاد ؟!” به گزارش …

“در حقيقت ، فتح خرمشهر و آزادسازي آن ، با وجود موانع پيچيده و چند لايه و محافظت از لشكرها و تيپ هاي مختلف عراق كه باعث شد صدام با اطمينان بگويد: اگر ايران بتواند خرمشهر را بازيابي كند ، من كليد بصره را به او مي دهم ، “چگونه اتفاق افتاد ؟!”

به گزارش مجله روز ، اين روزنامه ايران وي نوشت: “سوم خرداد و واقعه فتح خرمشهر ، همراه با آن ، س manyالات زيادي را براي آن دسته از افراد به وجود مي آورد كه نمي توانند به راحتي حوادث تاريخي را كه هر ساله در خاطرات آنها تجديد مي شود بدون شنيدن پاسخ صحيح تجديد مي كنند ، بيشتر بدانند. سوال مهم در اين زمينه اين است كه چگونه انتشار خرمشهر به نسبت مادي به وجود آمد ، سوالي كه ممكن است براي خيلي ها پيش پا افتاده و طبيعي باشد و سعي كنيد با چند پاسخ به آن پاسخ دهيد. براي نشان دادن اهميت اين سوال ، دو جمله در پرونده اين عمليات كافي است.

1- اولين پيشنهاد ، شرايط نيروهاي محلي را از نظر “آماده بودن” و داشتن تجهيزات اوليه نظامي ، مانند سلاح و گلوله هاي فردي ، ساعاتي قبل از عمليات مشخص مي كند ، كه اين حداقل شرط لازم براي جنگ است. عباس اميري فر ، يكي از اعضاي سپاه مبارز و يكي از فرماندهان گردان حبيب ، كه سند وي در مركز اسناد موجود است ، اين جمله را نقل كرد: آنها هيچ اسلحه اي نداشتند. ما هيچ نارنجكي براي تحويل به نيروها نداشتيم. علي رغم قول داده شده به نيروها براي تهيه قمقمه ، هنوز به هيچكس قمقمه داده نشده است. حتي آن نيروهاي مسلح هنوز اسلحه كلاشينكف خود را دريافت نكرده بودند. اين بچه ها هيچ گلوله اي نداشتند. آنها فقط سلاح هاي خالي در دست داشتند.

با خود مي گفتيم: اين چيزي نيست. همانطور كه در جنگ با رژيم شاه با چوب جنگيديم ، ما در اينجا نيز عمل مي كنيم.

با برادران صحبت كرديم و گفتيم ، مشكلي نيست! به ما دستور داده شده است كه از همان ابتدا عمليات را شروع كنيم. مطمئناً امام ، مقامات عاليقدر آن را تأييد مي كنند ، حتي اگر گلوله تأمين نشود ، مشكلي وجود ندارد. ما با اين سلاح خالي كه شبيه عصا است اقدام مي كنيم و جلو مي رويم ، بالاخره اميدوارم كه اتفاقي بيفتد! به طور خلاصه ، ما ديگر انتظار نداشتيم كه مهمات و كمبود سلاح خود را دريافت كنيم ، حتي فكر نمي كرديم كه آن را براي ما بياورند ، زيرا آنها به ما گفتند كه حمله را آغاز مي كند. يعني به خودمان گفتيم ، اگر حمله از ساعت 12 شب شروع شود ، كجا فرصت خواهند داشت كه براي ما سلاح و مهمات بياورند؟ اكنون ساعت 9 شب است. “بدون امكانات”. (وب سايت مركز اسناد و مطالعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي)

2- بيانيه دوم به نقل از سرهنگ “رضا الصبري” است كه در هنگام نبردهاي شديد در خرمشهر هنگام آزادسازي در مركز فرماندهي مستقر بود و بعداً در خاطرات خود از تلگرافي درباره توضيح وضعيت نيروهاي عراقي در خرمشهر صحبت كرد: “فريادها خداوند متعال باعث ايجاد ترس و وحشت شديد در بين ايرانيان شده و فكر عقب نشيني در ذهن نيروهاي ما را تقويت مي كند. “مردم از دستورات سرپيچي نمي كنند و مشروعيت دفاع از خرمشهر را زير سوال مي برند.” وي همچنين روحيه سربازان و فرماندهان عراقي را در آخرين مورد توصيف كرد ساعتهاي عمليات به شرح زير است: در واقع ، او در راس وزير دفاع منطقه خرمشهر بود و نيروهاي ايراني محاصره خرمشهر را سخت كردند. كمربند آتش خرمشهر را محاصره كرد دقيقه ها به آرامي مي گذشتند از آسمان باران مي باريد تقسيم نيروهاي ما به دو گروه: گروهي از افسران عالي رتبه كه مي خواستند خود را تسليم كنند به نيروهاي ايراني و مي خواستند از شر اين فاني خلاص شوند. گروه ديگر اصرار داشتند كه نيروها بايد تقويت شوند و تا آخرين گلوله عليه ايرانيان جنگيدند. اينها افرادي بودند كه در صف سرهنگ “احمد زيدان” ، نيروهاي احتياط عراقي تحت فرماندهي لشكرهاي 10 ، 12 و 15 از محور غربي شلمچه حمله كردند. هدف شكستن محاصره خرمشهر بود. “اين آخرين تلاش نيروهاي عراقي براي ايجاد پل با نيروهاي محاصره شده بود ، اما تلاش هاي ما ناكام ماند … و افسران و سربازان ما تسليم ايرانيان شدند و در همان روز بيش از 13000 نفر اسير شدند. مردم”.

وقتي اين دو بيانيه در كنار هم قرار مي گيرند ، اين س arال مطرح مي شود كه فتح خرمشهر و آزادي وي ، علي رغم موانع پيچيده و چند لايه و محافظت از لشكرها و تيپ هاي مختلف عراق ، باعث شد صدام با اطمينان بگويد: اگر ايران بتواند خرمشهر را بازيابي كند “من كليد بصره را به شما مي دهم.” “چگونه اتفاق افتاد ؟!”

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.